عدالت آموزشی، قطعه پازل گم‌شده در سیستان و بلوچستان

۱۲ مهر ۱۴۰۴ 0 نوشته‌ها
عدالت آموزشی، قطعه پازل گم‌شده در سیستان و بلوچستان
 سیستان و بلوچستان بعد از استان کرمان، دومین استان پهناور ایران است. اگر چه اکثر این استان در ناحیه گرم و خشک قرار دارد اما می‌توان در آن گوناگونی آب و هوایی و وجود جنگل‌ها و سواحل دریایی را هم دید. شهری که بیشتر ما از سیستان و بلوچستان می‌شناسیم شهر توریستی چابهار با سواحل صخره‌ای خیره‌کننده و دریاچه صورتی معروفش است. یا شهر زاهدان، مرکز این استان، در چند سال اخیر با دانشگاه ملی سیستان و بلوچستان که ساختمان آن جزو مدرن‌ترین و شیک‌ترین دانشگاه های آسیا لقب گرفته؛ شناخته می‌شود. اما متاسفانه سیستان و بلوچستان فقط به شهر های زاهدان و چابهار خلاصه نمی‌شود!

طبق گفته نماینده مردم زاهدان در مجلس شورای اسلامی 75 درصد از مردم این استان دچار فقر غذایی شدید هستند. حتی در شهر زاهدان نیز بالغ بر ۳۵۰ هزار نفر آب سالم لوله کشی ندارند. سالیانه چندین نفر در این استان در اثر منفجر شدن حامل های قاچاق سوخت جان خود را از دست می‌دهند. بالاترین نرخ رشد جمعیتی مهار نشده نیز مربوط به سیستان بلوچستان است.
از طرف دیگر استان سیستان و بلوچستان نامطلوب‌ترین وضعیت را بر اساس شاخص‌های آموزشی مثل نرخ امید به تحصیل، کیفیت تحصیلی، تناسب تعداد دانش آموزان و معلمان، تناسب بین دانش آموزان دختر و پسر، تعداد مدارس، میزان ترک تحصیل و میزان تکرار پایه دارد. میانگین نرخ سواد در این استان 7 درصد پایین تر از میانگین کشوری است. سیستان بلوچستان با میانگین 2/3 متر مربع پایین ترین نرخ فضای سرانه آموزشی را دارد.

اما در چند سال اخیر تعداد خیرانی که با پشتوانه مالی شخصی و بدون دخالت نهاد های دولتی دست به کار ساختن مدرسه، بیمارستان و درمانگاه در این منطقه شده‌اند در حال افزایش است. بنیاد اجتماعی _ مدنی نواندیشان با همکاری مهندس سید غلام رضا موسوی غروی در چهار سال اخیر تمرکز خود را بر «مدرسه سازی» و «مدرسه یاری» در سیستان و بلوچستان اختصاص داده است.
متنی که در ادامه می‌خوانید ترکیبی از یک گزارش خبری و ماجرای سفر بنیاد نو اندیشان به روستاها و شهر های این استان برای بازدید از مدارس، نحوه فعالیت آن ها و شروع طرح «مدرسه یاری» در این ناحیه است.
لبخندهای بامزه سبزه نمکی!
آن چیزی که هنگام ورودمان به اولین روستا، سختی سفر و تحمل راهی طولانی از فرودگاه زاهدان را برایمان کمرنگ کرد؛ خوشحالی نگاه بچه ها، صورت های سبزه نمکی و لباس های رنگی‌رنگی‌شان بود. شاید در اولین لحظه با دیدن آن ها هیچ وقت فکر نمی‌کردیم که کودک یا نوجوانی که رو به رویمان ایستاده و به پهنای صورت به رویمان لبخند می‌زند؛ درگیر مشکلاتی است که هم سن و سالهایش حتی به ذهنشان هم خطور نمی‌کند. بچه ها در زندگی شهری، کمی به شرایط ایده‌آل زندگی نزدیک‌تر هستند اما خیلی از نوجوان‌هایی که ما دیدیم، تنها آرزویشان رفتن به مدرسه بود و حتی به امکانات بهتر و زندگی سالم تر فکر هم نمی‌کردند!
با گشت و گذار بین بچه‌ها در روزهای بعد و شنیدن مشکلاتشان از زبان خودشان به چند مسئله مهم تکرارشونده رسیدیم: 
ازدواج زود هنگام؛ اکثر دختران زیر 18 سال مخصوصا در روستا ها، ازدواج کرده بودند و حتی یک یا دو بچه داشتند. درگیر شدن آن ها در سنین پایین با فرزند پروری و دردسرهای اجازه گرفتن از همسر برای ادامه تحصیل یکی از مهم‌ترین دلایل ترک تحصیل دختران بعد از دبستان است.
چند همسری؛ بعضی از دختران زیر 18 سال نه تنها ازدواج کرده اند بلکه همسر دوم هم هستند و این مسئله آنچنان هم برایشان مهم نیست چرا که اکثر آن ها می‌گویند در خانواده هم پدرشان چند همسر داشته و می‌توانند با این مشکل کنار بیایند. یکی از بچه‌ها تعریف می‌کرد: یک روز با پدرم تماس گرفتم و از او پرسیدم کجاست. پدرم به یک جواب سرسری که دارد برایمان خرید می کند؛ تلفن را قطع کرد.
 فردای آن روز متوجه شدیم او درست همان موقع در مراسم ازدواجش بوده!
نداشتن توان مالی برای تحصیل و خرید لوازم التحریر؛ خیلی از بچه‌ها یک دفتر را با خواهرها و برادرانشان به صورت مشترک استفاده می‌کنند و حتی هزینه خریدن دفتر مشق جداگانه را ندارند.
دوری روستا ها و شهر ها به یکدیگر و عدم دسترسی به سرویس ایاب و ذهاب برای رفتن به مدرسه؛ در استان سیستان و بلوچستان به دلیل وسعت زیاد و قرار گرفتن در منطقه گرم و خشک، فاصله بین شهرها و روستاها بسیار طولانی است. بنابر این وقتی مدرسه‌ای در یک روستا ساخته می‌شود، صرفا دانش‌آآموزان همان روستا می‌توانند به آسانی به مدرسه بیایند و امکان آمدن دانش آموزان روستا های همجوار به مدرسه فراهم نیست.
کمبود تعداد معلمان متخصص؛ تعداد معلمان و دانش آموزان در استان بسیار نامتوازن است. از طرفی اگر معلم به اندازه کافی هم وجود داشته باشد، تخصص او کافی نیست. در خیلی از مدارس، یک معلم، دو درس تخصصی مانند ریاضی و علوم و فنون ادبی را هم زمان درس می‌دهد.
نبود ظرفیت های لازم برای رشته های فنی حرفه‌ای و کار و دانش؛ خیلی از بچه ها در مقطع متوسطه دوم رشته کامپیوتر را انتخاب می‌کنند، به مدرسه می‌روند و فقط مطالب تئوری فرا می‌گیرند در حالی که حتی یک بار هم یک کامپیوتر را از نزدیک ندیده‌اند! یا بچه ها رشته طراحی دوخت را انتخاب می‌کنند در حالی که هیچ پارچه ای برای تمرین کردن دوخت و الگوکشی روی آن ندارند!
عدم رقابت برابر بین دانش آموزان مناطق محروم و شهری در کنکور سراسری؛ در مدارس، تعداد کتاب های کمک درسی بسیار کم است. مشاور متخصص در زمینه آموزشی و اجتماعی وجود ندارد. کنکور هم به برنامه ریزی مناسب و شناختن راه های مطالعه صحیح نیازمند است؛ در صورتی که اغلب بچه ها اصلا نمی‌دانند از چه راهی درس بخوانند و از چه منابعی استفاده کنند.
رقابت زیاد برای قبولی در دانشگاه فرهنگیان؛ پرداخت حقوق در دانشگاه فرهنگیان، عدم نیاز به پرداخت شهریه، استخدام دائمی در آموزش و پرورش و حق بیمه، دلایل اکثر بچه‌ها برای انتخاب رشته انسانی و آرزوی قبولی در دانشگاه فرهنگیان است اما با وجود اینکه تعداد پردیس های فرهنگیان در استان به نسبت زیاد است؛ باز هم دانش آموزان روستایی از این رقابت عقب مانده‌اند و سهم دانش آموزان شهری در قبولی بیشتر است.
دو زبانه بودن برخی از مناطق و اهمیت ندادن به زبان بلوچی با تاکید بر یادگیری زبان فارسی در مدرسه؛ در مناطق بلوچ نشین اکثر مردم به زبان بومی خود یعنی بلوچی صحبت می‌کنند. بچه ها در خانواده این زبان را فرا می‌گیرند و در صحبت روزانه کمتر به زبان فارسی صحبت می‌کنند. اما وقتی وارد مدرسه می‌شوند، باید سر کلاس به فارسی سخن بگویند. همین موضوع باعث می‌شود بچه ها خیلی از مطالب را متوجه نشوند و از اعتماد به نفس آن ها کاسته شود.
نبود شغل مناسب؛اکثر دانش آموزان پسر یا تصمیم می‌گیرند کلا بیخیال درس خواندن شوند یا در مقاطع پایین ترک تحصیل می‌کنند. چون مجبورند خرج خود و خانواده را تامین کنند و در حین درس خواندن نمی‌توانند شغل مناسبی پیدا کنند. به این دلیل اکثر بچه ها بعد از فارغ التحصیل شدن یا ترک تحصیل به شغل پرطرفدار «سوخت بری» یعنی قاچاق سوخت از پاکستان به مرز های ایران روی می‌آورند و متاسفانه خیلی هایشان در این راه جان خود را از دست می‌دهند.
 مردم با یارانه ها زندگی می‌کنند؛ نبود خاک مناسب برای کشاورزی و شرایط آب و هوای ناپایدار برای پرورش دام سبب شده تا وضعیت خیلی از روستاهای این استان از دیگر روستاها بحرانی‌تر شود. در خیلی از مناطق مردم صرفا با یارانه‌های معیشتی زندگی می‌کنند. در این شرایط، خانواده‌ها توانایی مشارکت مالی در پرداخت شهریه اندک مدارس را ندارند.
سرگرمی برای بچه‌ها وجود ندارد؛ بچه های روستا از حداقل امکانات تفریحی و سرگرمی که دیگر بچه‌ها در شهرها دارند، مانند تلفن‌همراه و تلویزیون برخوردار نیستند و تنها سرگرمی آن‌ها درس خواندن است. وقتی هم که شرایط و امکانات کافی برای ادامه تحصیل ندارند از تلاش کردن نا امید می‌شوند.
بنیاد نواندیشان در راستای شناسایی مشکلات کودکان و نوجوانان در مناطق محروم استان سیستان و بلوچستان تا کنون 12 مدرسه در مقاطع آموزشی متفاوت ساخته که اسامی آن ها را در ادامه می‌خوانید:
-مدرسه دخترانه بانو مهر عذرا در مقطع متوسطه اول با 120 دانش آموز و 9 معلم در روستای سرزه شهرستان ایرانشهر
-دبیرستان  دخترانه نواندیشان 3 در مقطع متوسطه اول با 70 دانش آموز و 7 معلم
-دبیرستان بانو مهر عذرا در مقطع متوسطه دوم در رشته های انسانی و تجربی دارای 70 دانش اموز و 8 معلم در روستای سرزه ایرانشهر
-دبستان شکوه دارای 169 دانش آموز و 8 معلم در شهرستان ومیور، روستای شمس آباد
-دبیرستان نواندیشان1 در مقطع متوسطه اول دارای 46 دانش آموز و 10 معلم در شهرستان سیب و سوران روستای کهنه کریم
-دبیرستان نو اندیشان6 در مقطع متوسطه دوم در رشته های انسانی و تجربی دارای 80 دانش آموز و 9 معلم در شهرستان ایرانشهر روستای خیرآباد و نایگون
-دبیرستان نواندیشان 6 در مقطع متوسطه اول دارای 121 دانش اموز و 8 معلم روستای خیرآباد نایگون
-دبیرستان نواندیشان7 در مقطع متوسطه اول دارای 160 دانش اموز و 9 معلم در شهرستان ایرانشهر روستای خیرآباد
-دبیرستان نواندیشان8 در مقطع متوسطه دوم در رشته انسانی و تجربی دارای 200 دانش آموز و 13 معلم در شهرستان ایرانشهر
-دبیرستان نواندشان 7 در مقطع متوسطه دوم در رشته های انسانی و تجربی دارای 150 دانش اموز و 10 معلم در شهرستان ایرانشر روستای خیر اباد
-دبیرستان نواندیشان8 در مقطع متوسطه اول دارای 220 دانش اموز و 10 معلم در شهرستان ایرانشهر
-دبیرستان نواندیشان4 در مقطع متوسطه اول دارای 45 دانش آموز و 6 معلم در شهرستان لاشار روستای علیدک
-دبیرستان نواندیشان2 در مقطع متوسطه اول و دوم در رشته انسانی دارای به ترتیب 45 و 52 دانش آموز و 8 معلم در شهرستان سراوان روستای آسکان دشت
-دبستان عصمت پناه دارای 120 دانش آموز و 8 معلم در شهرستان سراوان روستای آسکان دشت
همانطور که گفتیم، یکی از مسائل مهمی که در استان سیستان و بلوچستان باعث ترک تحصیل دانش آموزان، مخصوصا دختران می‌شود؛ دوری روستا ها به یکدیگر و سختی رفتن به مدرسه است. بنیاد نو اندیشان برای حل این مشکل دست به ساختن دو خوابگاه دخترانه با ظرفیت 100 و 240 نفر زده است. این خوابگاه ها شامل اتاق های جمعی با چند تخت دو طبقه و فضای غذاخوری است.
- خوابگاه دخترانه 240 نفره امین سوران
-خوابگاه دخترانه 100 نفره دانایی بنت
اما آنچه بنیاد نواندیشان  به تازگی  بیش از مدرسه سازی هدف خود قرار داده است؛ «مدرسه یاری» است. شاید این استان بیش از آن که نیاز به فضای فیزیکی آموزشی داشته باشد، نیازمند معلم، امکانات آموزشی، کتاب های کمک درسی و مشاور تحصیلی است. چرا که فضای آموزشی و فرهنگی سطح پایین، امکان ترک تحصیل بچه ها را بالا می‌برد هر چند که مدرسه آن ها مدرن و نو ساخت باشد.
رشته دراز توجه به تحصیل بچه ها، مدرسه سازی و مدرسه یاری در استان سیستان و بلوچستان هیچ‌گاه پایان نخواهد یافت. سیستان بلوچستان6 هزار کلاس درس استاندارد نیاز دارد که ساخت آن‌ها می تواند استان را به شاخص کشوری فضای آموزشی نزدیک و از سوی دیگر، زمینه را برای بهره‌مندی دانش آموزان از عدالت اجتماعی فراهم کند. در این صورت، می توان به آینده‌ای قابل قبول برای بهبود وضعیت استان امیدوار بود.